ابراهیم بن محمد رسولاللهابراهیم بن محمد( ۸ق،۱۰ق)، پسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و ماریه قبطیه بود که پیش از دو سالگی از دنیا رفت و در روز وفات او، کسوف رخ داد. ۱ - معرفیابراهیم فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و مادرش ماریه قِبطِیه، کنیزی بود که مُقَوْقِس، حاکم اسکندریه، در سال ششم ق. به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هدیه کرد. ماریه کنیزی سفید و زیباروی و مورد علاقه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود و پس از اسلام آوردن، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) او را به همسری برگزید و او را در نخلستانی که امروز به «مَشْرَبه اُمّ ابراهیم•» معروف است و از اموال بنینضیر بود، جای داد. مشربه امروز در شارع علی بن ابیطالب (علیهالسلام) جای دارد و با دیواری سیمانی محصور شده است. ابراهیم در ذیحجه سال هشتم ق. در مدینه از ماریه زاده شد. خبر ولادت او را قابله ماریه، سَلَمی، کنیز آزاد شده رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برای شوهرش ابورافع آورد. ابورافع مژده تولد ابراهیم را به پیامبر داد و ایشان غلامی را برای مژدگانی به ابورافع بخشید [۹]
نووی، يحيي بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۵، ص۱۱۱.
و فرمود: امشب دارای فرزندی شدم. نام پدرم ابراهیم را بر او نهادم. نیز فرمود: این پسر، مادرش را از بردگی آزاد کرد. بعد از تولد ابراهیم، جبرئیل با کنیه «ابو ابراهیم» نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمد و بر ایشان سلام داد. روز هفتم ولادت ابراهیم، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) گوسفندی را به رسم عقیقه، قربانی کرد و به وزن موهای سر او میان فقیران نقره قسمت کرد. سپس دستور داد آن موها را دفن کنند. این کار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به عنوان سنت ایشان، تاکیدی بر استحباب این رسم هنگام ولادت فرزند است.بعد از تولد ابراهیم، زنان انصار بسیار مشتاق بودند تا به وی شیر دهند. پیامبر او را به ام برده، دختر مُنذِر بن زید از طایفه بنینجار [۱۴]
یعقوب، احمد، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۸۷.
و همسر بَراءِ بن اوس [۱۶]
جزری، ابن اثیر علی بن محمد، اسد الغابه، ج۱، ص۳۹ _ ج۵، ص۵۶۸.
سپرد. ایشان هر روز برای دیدن فرزندش ابراهیم به قبیله بنینجار میرفت و خواب قیلوله نیمروز خود را کنار پسرش ابراهیم انجام میداد. [۱۸]
عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۶۷.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ابراهیم را شبیه خود میدانست. ابن سعد در روایتی از عایشه آورده است: روزی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ابراهیم را همراه خود نزد عایشه برد و به او فرمود: «انظُری الی شَبَهِه بِی»؛ «شباهتش را به من بنگر». عایشه گفت: شباهتی نمیبینم. وی فرمود: مگر سفیدی او را نمیبینی؟ عایشه پاسخ داد: هر کودکی که دوران جنینیاش کوتاه باشد، سفید و فربه میشود. باردار شدن ماریه از پیامبر، سبب ناخوشایندی برخی از همسران ایشان شد. نیز در روایتی از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به ماریه دستور حجاب داد. این بر زنان ایشان ناخوش آمد و سبب حسادت آنان به ماریه شد. گویا همین سبب انتقال ماریه به بیرون مدینه گشت. ۲ - وفاتابراهیم پس از یک سال واندی، روز سهشنبه دهم ربیع الاول سال دهم ق. وفات یافت. برخی وفات او را در ۱۸ رجب همان سال دانستهاند. مدت عمر وی را به اختلاف ۱۶ یا ۱۸ یا ۲۲ ماه گفتهاند. بنا بر این که او در ذیحجه سال هشتم زاده شده و در ربیع الاول سال دهم رحلت کرده باشد، ۱۶ ماه زنده بوده است. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بعد از درگذشت او فرمود: او در بهشت دایهای دارد که باقیمانده مدت شیرخواریاش را کامل خواهد کرد. هنگام مرگ او خورشید گرفت و مردم پنداشتند که خورشید گرفتگی به سبب درگذشت او است. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دستور داد مردم در مسجد گرد آیند. سپس فرمود: خورشید و ماه دو نشانه خدایند که برای مرگ یا زندگی کسی نمیگیرند. [۳۲]
ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ج۵، ص۹۷.
پیامبر در مرگ فرزندش ابراهیم سختاندوهگین شد و گریست. از ایشان پرسیدند: آیا شما هم گریه میکنید؟ فرمود: دل میسوزد و چشم اشک میریزد؛ اما سخنی نمیگویم که خدا را به خشم آورد. این گریه از سر مهربانی و دلسوزی است. [۳۳]
صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج۳، ص۵۵۳.
[۳۴]
ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ج۵، ص۱۴۶.
بعد از درگذشت ابراهیم، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دستور داد تا علی بن ابیطالب (علیهالسلام) او را برای دفن آماده کند. امام علی (علیهالسلام) او را غسل داد و کفن کرد. سپس پیامبر فرمود: او را در کنار یار پیشگام خود، عثمان بن مظعون دفن میکنیم: «نَدفِنُه عند فَرَطنا عثمان بن مظعون». عثمان از این جهت پیشگام خوانده شده که نخستین دفن شده در بقیع بود. به دستور پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ابراهیم را در قبرستان بقیع و کنار قبر عثمان بن مظعون که رسول خدا به او علاقه بسیار داشت، دفن کردند. هنگام دفن ابراهیم، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به علی بن ابیطالب (علیهالسلام) دستور داد تا وارد قبر شود و سنگ لحد را بگذارد. مردم گمان کردند جایز نیست کسی وارد قبر فرزند خود شود. پیامبر فرمود: حرام نیست که در قبر فرزندان خویش وارد شوید؛ اما از این بیمناکم که وقتی در قبر وارد شوید و کفن را از صورت فرزندتان کنار زنید، شیطان با شما بازی کند تا در بیتابی افراط ورزید و اجر و پاداش شما تباه شود. بعد از دفن ابراهیم، پیامبر دستور داد بر روی قبر وی آب بپاشند. [۴۱]
ابن عبدالبر، يوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۱۵۷.
۳ - طعنه به پیامبر بعد از وفات ایشانپس از مرگ ابراهیم، برخی از زنان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) طعنه زدند که اگر محمد پیامبر بود، فرزندش نمیمرد. برخی نیز ایشان را ابتر نامیدند. عدهای از مردم گفتند: رسول خدا از شدت بیتابی و ناراحتی فراموش کرد بر فرزندش نماز بگزارد. جبرئیل فرود آمد و سخنان مردم را به رسول خدا خبر داد. پیامبر روبهروی جمعیت ایستاد و فرمود: جبرئیل سخنان شما را به من خبر داد. اما چنان نیست که گفتید. خداوند متعالی پنج نماز بر شما واجب کرده و امر فرموده که نماز میت نخوانم مگر بر جنازهای که نماز خوانده باشد یا به صورت تمرینی بتواند نماز بخواند. مقصود از این جمله اخیر آن است که دست کم آن کودک به هفت سالگی رسیده باشد. از این رو، در فقه شیعه نماز میت تنها بر جنازه کودکی واجب است که شش سال او تمام شده باشد. [۴۸]
نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۲، ص۸.
بر پایه روایتی از امام کاظم (علیهالسلام) پس از درگذشت ابراهیم سه سنت جریان یافت که مستند فقها برای سه حکم فقهی شد؛ از جمله استحباب نماز میت بر کودک، و نه وجوب آن. [۵۰]
طوسی، محمدبن حسن، الخلاف، ج۱، ص۶۷۸.
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده است: اگر ابراهیم زنده میماند، جزیه را از هر قبطی برمیداشتم و هیچ یک از داییهای او برده نمیشدند. نیز نقل کردهاند که امام حسن مجتبی (علیهالسلام) با معاویه گفتوگو کرد تا در گرفتن جزیه از اهالی حَفْن از منطقه اَنِصنا [۵۱]
ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۱۰۷.
زادگاه مادر ابراهیم تسامح ورزد. [۵۳]
شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۴، ص۲۵۹.
[۵۴]
سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۴۳۳.
۴ - مقبرهبنا بر گزارش مورخان، افرادی برجسته از خاندان پیامبر و صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در بقیع گنبد و بارگاههایی داشتند که به دست وهابیها ویران شد. از جمله این گنبدها که از گنبدهای دیگر بلندتر و بزرگتر بوده، گنبد ابراهیم بوده است. [۵۵]
رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۶.
ابن بطوطه (م،۷۷۹ق.) که خود در سال ۷۲۵ق. از بقیع دیدار کرده، مشاهدات خود را از گنبد ابراهیم چنین وصف میکند: از جمله مشاهد متبرکه، بقیع غَرْقَد است که در شرق مدینه جای دارد و راه آن از دروازه مشهور به باب البقیع است. وقتی از دروازه مزبور خارج میشوی، در سمت چپ، قبر صفیه و روبهروی آن، قبر مالک بن انس است که گنبدی کوچک دارد و در جلو آن قبر فرزند گرامی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ابراهیم است که گنبدی سفید دارد. قبهها و گنبدهای بقیع تا زمان حکومت سعودیها برقرار بوده است. سمهودی نیز از این گنبدها، به ویژه گنبد و بارگاه ابراهیم، چنین گزارش میدهد: ضریح ابراهیم مانند ضریح امام حسن مجتبی و عباس و چسبیده به دیوار جنوبی حرم است و در دیوار آن شبکههایی دیده میشود. ظاهراً این گنبدها تجدید بنا میشده است. با وجود گزارشهایی از سدههای پیشین از گنبد ابراهیم، رفعت پاشا گفته است: این گنبد بالای قبر ابراهیم در سال ۱۲۳۳ق. به دست سلطان محمود عثمانی بنا گردیده است. [۵۸]
رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۶.
۵ - فهرست منابع(۱) الاستیعاب: ابن عبدالبر (م،۴۶۳ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق. (۲) اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق.) ، به کوشش علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. (۳) الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. (۴) انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق. (۵) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق. (۶) تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق. (۷) تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. (۸) تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.) ، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق. (۹) الجامع الصغیر: السیوطی (م. ۹۱۱ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق. (۱۰) جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. ۴۵۶ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. (۱۱) جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.) ، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۱۲) الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق.) ، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش. (۱۳) الخلاف: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق. (۱۴) رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق.) ، به کوشش علی منتصر، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق. (۱۵) السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۸-۲۱۳ق.) ، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، ۱۳۸۳ق. (۱۶) الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. (۱۷) فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، بیروت، دار المعرفه. (۱۸) الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش. (۱۹) کتاب سلیم بن قیس: الهلالی (م. ۷۶ق.) ، به کوشش انصاری، قم، الهادی، ۱۴۲۰ق. (۲۰) المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.) ، دار الفکر. (۲۱) المحاسن: ابن خالد البرقی (م. ۲۷۴ق.) ، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش. (۲۲) مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا، قاهره، دار الکتب المصریه، ۱۳۴۴ق. (۲۳) مسند ابییعلی: احمد بن علی بن المثنی (م. ۳۰۷ق.) ، به کوشش حسین سلیم، بیروت، دار المامون للتراث. (۲۴) مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، بیروت، دار صادر. (۲۵) مصباح المتهجد: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، بیروت، فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق. (۲۸) المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م. ۲۱۱ق.) ، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی. (۲۹) المعارف: ابن قتیبه (م. ۲۷۶ق.) ، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش. (۳۰) مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م. ۹۷۷ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق. (۳۱) النوادر: احمد بن عیسی اشعری، قم، مدرسة الامام المهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)، ۱۴۰۸ق. (۳۲) وفاء الوفاء: السمهودی (م. ۹۱۱ق.) ، به کوشش قاسم السامرائی، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۲ق. ۶ - پانویس۷ - منبعدانشنامه حج و حرمین شرفین، برگرفته از مقاله «ابراهیم بن محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)»، تاریخ بازیابی ۹۹/۱۱/۲۶ ردههای این صفحه : تاریخ زندگانی پیامبر | درگذشتگان سال 10 (قمری) | رویدادهای تاریخ اسلام سال 8 (قمری) | فرزندان پیامبر
|